کتاب برد از رختکن آغاز میشود نوشتهی جان گوردون و مایک اسمیت، با ارائه راهحلها و ابزارهای لازم برای ایجاد فرهنگی عالی، رهبری با ذهنیتی صحیح، ایجاد روابط محکم، اصلاح کارهای گروهی و دوری از اشتباهات به شما و رهبران کمک میکند تا در هر نوع تیمی از کسب و کار گرفته تا ورزش و زندگی شخصی به موفقیت دست پیدا کنید.
در کتاب برد از رختکن آغاز میشود (You Win in the Locker Room First) مایک اسمیت سرمربی تیم پرافتخار آتلانتا فالکونز و جان گوردون مشاور و راهنمای تعداد زیادی از گروههای دانشگاهی و حرفهای، علاوه بر شرح تجربههای خود از مربیگری و رهبری، هفت اصل (هفت C) بسیار قدرتمند و انگیزهبخش برای کسب موفقیت را به شما میآموزند که هر مدرسه، سازمان، شغل و کسب و کار و یا تیمهای ورزشی میتوانند برای بهتر شدن و رسیدن به درجات بالاتر موفقیت از آنها استفاده کنند.
قطعا همه شما بسیاری از گروههای خوب و قوی را مشاهده کردهاید که برای انجام کارهای بزرگ و یا ایدههای جدید دور هم جمع میشوند و همه منتظر این هستند تا کارشان را به بهترین شکل ممکن انجام دهند اما بعد از مدتی گروه از بین میرود و اثری هم از آن همه انگیزه و استعداد باقی نمیماند. چرا؟
زیرا تنها با تکیه بر استعدادها و ایدههای جدید و ناب نمیتوان برنده شد و به موفقیت رسید. قطعا گروهی میتواند اوج بگیرد که استعدادهای بزرگ را کشف کند و از آن مانند یک نهال مراقبت کند. گروهی که باعث سرخوردگی و از بین رفتن تواناییها میشود هرگز موفق نخواهد شد.
هم اکنون برای داشتن گروهی خوب نیازمند تجربیات و راهکارهایی هستید که جان گوردون و مایک اسمیت با در اختیار قرار دادن تجربیات خودشان به شما آموزش میدهند که برای اعتلای گروه خود مرحله به مرحله باید چه کارهایی را انجام دهید و بتوانید تیم خود را به بهترین شکل ممکن رهبری کنید.
اصلا مهم نیست تیم مدیریتی داشته باشید یا ورزشی، تیم مدرسه و یا…، رهبر موفق شخصی است که مانند مربی به پیشرفت، آموزش و تشویق و ایجاد انگیزه در اعضای تیم خود اهمیت دهد. اصولی که در این کتاب مطرح شده نه تنها منجر به موفقیت تیمتان میشود، بلکه نحوه کار و عملکرد رهبران و ارتباطشان را در سازمان بهتر میکند.
نویسندگان این کتاب معتقدند که برای ساختن تیمی قوی باید از رختکن شروع کنید. این کتاب راهنمایی فوقالعاده برای رسیدن به موفقیت در زندگی شخصی و کاری خواهد بود.
جان گوردون را بیشتر بشناسیم:
جان گوردون (Jon Gordon) یک مشاور تجاری و نویسندهی آمریکایی است که در زمینههای رهبری، فرهنگ، فروش و کار تیمی فعالیت داشته است. کتابها و صحبتهای او برای همهی افراد جهان انگیزهبخش و امید دهنده میباشد.
مایک اسمیت را بیشتر بشناسیم:
مایک اسمیت (Mike Smith) در شغل مربیگری مشغول است و 32 سال دارد. او در طی فعالیتهایش با تیم بالتیمور ریونز موفق به دریافت جایزه سوپر باول شد. اما به عنوان یک مربی از تیم فالکنز اخراج شد و هم اکنون به خوبی دلایل برد و باختش را در شرایط مختلف زندگی میداند و تجربیاتش را در این کتاب در اختیار شما قرار میدهد.
جملات برگزیدهی کتاب برد از رختکن آغاز میشود:
– فرهنگ شما را «همه» میسازند. (مایک اسمیت)
– رهبری یعنی انتقال هدف، شوروشوق، خوشبینی و اعتقاد. (جان گوردون)
– فرهنگ هدایتگرِ انتظارات و باورهاست. انتظارات و باورها هدایتگر رفتارند. رفتار هدایتگر عادات است و عادات آینده را میسازند. همهچیز با فرهنگ شروع میشود. (مایک اسمیت)
– اگر ثابتقدم نیستید، اعتمادی که تیم به شما دارد را از دست خواهید داد. وقتی اعتماد را از دست بدهید، اتاق رختکن را از دست میدهید. (مایک اسمیت)
– وقتی در ارتباطات خلائی وجود داشته باشد، منفیگرایی پرش میکند. آن خلأ را با ارتباطی عالی پر کنید. (جان گوردون)
– زمانی که استعداد یک تیم نیست، تیم استعداد را مغلوب میکند. (جان گوردون)
در بخشی از کتاب برد از رختکن آغاز میشود میخوانیم:
یکی از شیوههای مؤثر برای همهگیر بودن رهبران این است که نگرش و مأموریت مثبتی را با تیمشان به اشتراک بگذارند. هر تیمی به چشمانداز و هدفی نیاز دارد که آنها را متحد کند و مثل ستارهی قطبی راهنمای آنها به مسیر درست باشد. چشمانداز و هدف شما باید ساده، واضح، جسورانه و متقاعدکننده باشد. دربارهی شعاردادن و اصطلاحاتی حرف نمیزنم که هیچ معنایی برای اعضای تیمتان ندارند، بلکه منظورم چیزی محسوس و مهیج است که به عنوان شعار جنگی و نقطهی تمرکز تیمتان عمل کند. به این مثال از دنیای تجارت توجه کنید: مدتها پیش از آنکه شعار تبلیغاتی آیبیام «بیایید سیارهی هوشمندتری بسازیم» باشد، این عبارت چشمانداز و هدف درونی همهی اعضا برای فروش، ساختن و طراحی پروژههایی بود که استفاده از اطلاعات را برای مشتریان مفیدتر میکرد.
داگ کونانت، مدیرعامل اسبق شرکت کمپل سوپ به من گفت زمانی که هدایتگر تغییرات کمپل بود، مهمترین کاری که انجام داد این بود که چشمانداز و هدف اصلیِ شرکت را با تمام اعضای شرکت در میان گذاشت. او گفت تا جایی که ممکن بود در تمام جلسات این کار را انجام میداد تا همه را در مسیر درست حفظ کند. چشمانداز و هدفِ آنها این بود: «ما ازطریق مغذی کردنِ زندگیِ مردم در همهجا و هر روز، باهم فوقالعادهترین شرکت مواد غذایی دنیا را بنا خواهیم کرد.» جنرال موتورز هدف، برند و فروش خود را با چشمانداز و هدفی متمرکز احیا کرد: «برای طراحی، ساخت و فروش بهترین وسایل نقلیهی دنیا.» یواسایای تمام افراد سازمانش را بر این چشمانداز و هدف متمرکز کرد که آنها در این شرکت حضور دارند تا «امنیت مالی اعضا، همکاران و خانوادهی خود را با فراهمآوردن طیف گستردهای از محصولات و خدمات مالی بسیار رقابتی، تسهیل کنند. در این راستا، امیدواریم فراهمکنندهی انتخابی بهتر برای جامعهی نظامی باشیم».